گنجینه سخن

گنجینه سخن

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 68
بازدید کل : 4933
تعداد مطالب : 9
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

داستان کوتاه : پیرمرد عاشق - هرگز زود قضاوت نکن
داستان کوتاه : پیرمرد عاشق - هرگز زود قضاوت نکن
تاريخ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | نویسنده : <-PostAuthor->
<-PostContent->

ادامه مطلب

داستان کوتاه : پیرمرد عاشق - هرگز زود قضاوت نکن

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دیدعابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند

پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: «باید ازت

عکسبرداری بشه تا جائی از بدنت آسیب و شکستگی ندیده باشه

پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست

پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند

زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم

نمی خواهم دیر شود

پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می دهیم

پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد

حتی مرا هم نمی شناسد!

پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز

صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟

پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است...!

 


نظرات شما عزیزان:

fatemeh
ساعت13:11---11 دی 1391
kheily ghashang bood.tanx azizam

fatemeh
ساعت13:10---11 دی 1391
kheily ghashang bood.tanx azizam

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ادامه مطلب
نويسنده: zahra shirani تاريخ: یک شنبه 10 دی 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to zahrashirani.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com